به علاقه مندی ها

او رفت و به غذا خوردن بیگ سک در یک ظرف پلاستیکی در اتاق خواب

در خیابان بسیار گرم بود که او به یاد نمی آورد که چقدر بیگ سک آب نوشید و زمانی که به اتاقش رفت ، می خواست او را بپوشاند تا بدن او بتواند نفس بکشد. او در زمان خاموش کت او, پیشانی برداشت, و با دقت بدن خود را مورد بررسی قرار. او لباس را به صندلی انداخت ، به جلو حرکت کرد ، شورت هایش را برداشته و واقعا احساس می کند که استرس در کلاه ها شروع به افزایش می کند. می دانم که شما می توانید نیست که چند متر از توالت و هیچ خطر وجود دارد و رویکرد یک ظرف پلاستیکی آن را با شتاب و بلافاصله شروع به پر کردن آب مخزن ادرار. او همه چیز را خالی تا زمانی که آرام بود, دست زدن به قفسه سینه خود.

مرتبط بالغ ویدئو
بالا